کارایی قارچکش اورتیوا تاپ® در کنترل بیماری لکه برگی سرکوسپورایی چغندر قند در مقایسه با قارچکش باویستین® در شرایط مزرعه
کد مقاله : 1186-24IPPC (R3)
نویسندگان
1عضو هیات علمی
2عضو هیئت علمی/ سازمان تحقیقات
چکیده
بیماری لکه سرکوسپورایی با عامل Cercospora beticola مهمترین بیماری لکه برگی چغندر قند در تمام دنیا از جمله ایران به شمار میرود. مدیریت این بیماری در درجه اول از طریق استفاده از قارچکشهای شیمیایی حاصل میشود و در این میان قارچکش کاربندازیم به طور گستردهای استفاده میشود. بقایای قارچکش کاربندازیم غالبا در غذا، خاک و آب قابل ردیابی میباشد و براساس سازمان بهداشت جهانی جزء مواد شیمیایی پرخطر طبقهبندی میشود. علاوه بر این، کاربندازیم یک قارچکش سیستمیک با یک نقطه اثر است و استفاده مکرر از آن باعث بروز مقاومت جمعیتهای بیمارگر نسبت به آن میشود. از اینرو این مطالعه با هدف اعتبارسنجی ترکیب آزوکسی استروبین + دیفنکونازول به عنوان جایگزینی برای کاربندازیم و شناسایی کمترین دز موثر با ارزیابی اثر بخشی مزرعهای آن در برابر بیماری لکه برگی سرکوسپورایی چغندرقند از نظر میزان و اثر در عملکرد انجام شد. این آزمایشات در استان خوزستان که میزان وقوع و شدت بیماری معمولاً بسیار زیاد است انجام گردید. آزمایشات به صورت بلوکهای کاملا تصادفی با پنج تیمار و چهار تکرار انجام شد. ارزیابی اثر بخشی در حضور زادمایه طبیعی بیمارگر در سطح کرتهای آزمایشی انجام شد. اولین سمپاشی کرتهای آزمایشی بعد از ظهور اولین علائم بیماری با استفاده از سموم شیمیایی آزوکسی استروبین + دیفنکونازول (اورتیوا تاپ®، 5/32 SC) و کاربندازیم (باویستین® 60 PW) انجام گردید و به دنبال آن در سه نوبت به فاصله یک ماه از هم سمپاشیهای بعدی انجام شد. اعمال قارچکشها در سه دز 75/0 ، 1 و 25/1 لیتر در هکتار برای آزوکسی-استروبین + دیفنکونازول و دز توصیه شده 5/0 کیلوگرم در هکتار برای قارچکش کاربندازیم انجام شد. دو هفته بعد از آخرین سمپاشی میزان شدت بیماری در هر کرت با استفاده از شاخص پیشنهادی روسی و همکاران (1995) از 1 تا 5 رتبه بندی شد. طبق نتایج مطالعه حاضر، قارچ-کش آزوکسیاستروبین + دیفنکونازول شدت بیماری را در مقایسه با قارچکش کاربندازیم و تیمار شاهد کاهش و عملکرد در هکتار را به طور معنیداری افزایش داد. کمترین دز موثر ترکیب آزوکسی استروبین + دیفنکونازول در برابر بیماری لکه برگی سرکوسپورایی چغندرقند در شرایط مزرعه میزان یک لیتر در هکتار تعیین گردید. این نتایج نشان داد که گنجاندن دز بهینه آزوکسی استروبین + دیفنکونازول در مدیریت لکه برگی سرکوسپواریی میتواند جایگزینی مناسب برای کاربندازیم حتی در صورت وجود حجم بالایی از زادمایه بیمارگر باشد.
کلیدواژه ها
Title
Efficacy of Ortiva top® fungicide to control cercospora leaf spot of sugar beet compared with Bavistin® fungicide under field condition
Authors
Abstract
Cercospora leaf spot, caused by Cercospora beticola, is the most important leaf pathogen of sugar beet worldwide including Iran. The management of the disease is primarily achieved through the application of the synthetic chemical fungicides and carbendazim is widely used. Carbendazim residues are frequently found in food, soil and water and it is classified in the hazardous category of chemicals by World Health Organization. Furthermore, carbendazim is a systemic fungicide with a site-specific mode of action, and its repeated use leads to resistance development among pathogen populations. Hence, this study aimed at validating the combination of azoxystrobin + difenconazole as an alternative to carbendazim and identifying the lowest effective dosage by assessing its field efficacy against cercospora leaf spot in terms and effect in yield. The trials were carried out in Khuzestan province, Iran, where the incidence and severity of the disease is commonly very high. Experiments were designed as completely randomized blocks with five treatments and four replications. The efficacy of the fungicide was assessed under natural inoculums of the pathogen. Experimental plots were subjected to foliar spays of azoxystrobin + difenconazole (Ortiva top® 32.5 SC) and carbendazim (Bavistin® 60 PW) fungicides after the appearance of the disease symptoms followed by three sprays at one month intervals. Application of fungicides was carried out at three doses of 0.75, 1 and 1.25 L/ha for azoxystrobin + difenconazole fungicide and at the recommended dose of 0.5 Kg/ha for carbendazim fungicide. Disease severity was measured two weeks after the last spraying using a scale of 0 to 5 as described by Rossi et al. (1995). Based on the results of this study, azoxystrobin + difenconazole fungicide significantly reduced the disease severity compared with carbendazim fungicide and untreated plots and significantly increased the yield per hectare. The lowest effective dosage for azoxystrobin + difenconazole fungicide against cercospora leaf spot was determined as 1 L/ha under field condition. These results showed that the inclusion of the optimal dosage of azoxystrobin + difenconazole in the cercospora leaf spot management can offer an appropriate alternative to carbendazim even under high inoculum pressure of the pathogen.
Keywords
Azoxystrobin + difenconazole, Beta vulgaris, Cercospora beticola, Management, Field trial