تاثیر توأم قارچ Metarhizium anisopliae (Ascomycota: Hypocreales) و کفشدوزک Cheilomenes sexmaculata Fabricius (Coleoptera: Coccinellidae) بر جمعیت شته جالیز

کد مقاله : 1450-24IPPC (R3)
نویسندگان
1گروه گیاهپزشکی. دانشکده کشاورزی. دانشگاه ولی عصر رفسنجان
2گروه گیاه‌پزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولی عصر رفسنجان
3گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولی عصر رفسنجان
چکیده
کفشدوزک‌های ‌شکارگر و قارچ‌های بیمارگر حشرات در بین عوامل کنترل زیستی برای کنترل شته‌ها در محصولات مختلف کاربرد دارند. کفشدوزک Cheilomenes sexmaculata Fabricius (Coleoptera: Coccinellidae) و قارچ بیمارگرMetarhizium anisopliae (Ascomycota: Hypocreales)، به عنوان دو عامل کنترل زیستی شته‌ها مورد توجه قرار گرفته‌اند. برای دست یابی به سطوح موثر در کنترل شته جالیز Aphis gossypii (Hemiptera: Aphididae) ، کاربرد دو یا چند عامل بیولوژیک ضرورت دارد. بنابراین تعیین اثرات متقابل میان عوامل کنترل زیستی که میزبان مشترک دارند، برای ارزیابی کارایی کاربرد همزمان آنها مهم است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثرات متقابل قارچ M. anisopliae و کفشدوزک C. sexmaculata در کنترل شته A. gossypii می باشد. آزمایشات در شرایط آزمایشگاهی دمای 1±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±75 درصد و دوره نوری 16:8 (روشنایی: تاریکی) انجام گرفت. تمامی آزمایش‌ها روی گیاه خیار آلوده به پوره شته جالیز در مرحله 5 برگی انجام شد. گیاهان خیار مورد نظر با 2 میلی‎لیتر از سوسپانسیون قارچ بیمارگر با غلظت 103×31/3 اسپور در میلی‌لیتر و گیاه شاهد با محلول 02/0 درصد تویین 80 و آب مقطر تیمار شدند. در بررسی اثر حضور کنیدی قارچ بیمارگر روی انتخاب مکان تخمریزی کفشدوزک، نتایج نشان داد که حشرات ماده کفشدوزک گیاه شاهد را برای تخمریزی در مقایسه با گیاه تیمار ترجیح داده و هم‌چنین میزان تخمریزی روی گیاه تیمار شده با M. anisopliae به‌طور معنی‌داری کاهش یافت. اثر کاربرد توأم قارچ بیمارگر با یک جفت حشره بالغ کفشدوزک روی جمعیت شته جالیز نشان داد، کاربرد همزمان کفشدوزک و قارچ بیمارگر دارای اثر افزایشی است، و باعث کاهش جمعیت شته جالیز در گیاه تیمار تا 97% در مقایسه با کاربرد هر یک از عوامل شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که امکان استفاده همزمان از دو عامل بیولوژیک C. sexmaculata و M. anisopliae در برنامه مدیریت تلفیقی شته A. gossypii وجود دارد. این امکان نیازمند بررسی تاثیر شته جالیز تیمارشده با قارچ بیمارگر M. anisopliae بر پارامترهای بیولوژی کفشدوزک C. sexmaculata و انجام مطالعات مزرعه‌ای برای بررسی تاثیر توأم این دو عامل کنترل زیستی در شرایط طبیعی می‌باشد.
کلیدواژه ها
 
Title
Effect of combining Metarhizium anisopliae (Ascomycota: Hypocreales) and Cheilomenes sexmaculata Fabricius (Coleoptera: Coccinellidae) on population of Aphis gossypii (Hemiptera: Aphididae)
Authors
Abstract
Among different biological control agents coccinellids and entomopathogenic fungus have been used for control of aphids on a variety of crops. Cheilomenes sexmaculata Fabricius (Coleoptera: Coccinellidae) and the entomopathogenic fungus Metarhizium anisopliae (Ascomycota: Hypocreales), have been considered against aphids. It is necessary to use two or more biological agents to achieve effective control levels in biological control of Aphis gossypii (Hemiptera: Aphididae). So this is important to determine the effect of interaction between biological control agents that share host to assess their efficiency when they use simultaneously. This study aimed to determine the interaction between M. anisopliae and C. sexmaculata for control of A. gossypii. All experiments were done at laboratory conditions, at 25±1°C, 75±5% RH and photoperiod 16:8 h. All experiments were conducted on cucumber plants with an average leaf number of five infected with nymph of A. gossypii. Cucumber plants were treated with 2 ml of 3.31×103 spore ml-1 of M. anisopliae and control was sprayed with 0.02% sterile aqueous Tween 80. Effect of the presence of conidia of entomopathogenic fungi on the choice of oviposition site by C. sexmaculata revealed that females prefer the control compared to treated plant, and also oviposition rate significantly reduced in treated plant. The effect of co- application of M. anisopliae with a pair of C. sexmaculata on population of A. gossypii revealed that using simultaneously of coccinellid and entomopathogenic fungi have an additive effect, and reduced aphid population in treated plant about 97%, compared to use of each agent. The result demonstrated that it is possible to use simultaneously two biological agents, C. sexmaculata and M. anisopliae, in integrated management program of A. gossypii. This possibility needs to investigate the effect of aphids treated with pathogenic fungi M. anisopliae on biological parameters of C. sexmaculata and field experiments to investigate the combined effect of these two biological control agents under natural conditions.
Keywords
entomopathogenic fungi, Interaction effect, Natural enemy, Oviposition preference