مقایسه چند تیمار در مدیریت سوسک چوبخوار Melanophila picta Pal بر روی درختان بید در فضای سبز شهری
کد مقاله : 1858-24IPPC (R3)
نویسندگان
1دانشجوی دکتری، گروه حشره شناسی کشاورزی، دانشکده کشاورزی، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی، ورامین، تهران، ایران
2استادیار، گروه گیاه پزشکی، دانشکده کشاورزی، واحد ورامین-پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی، ورامین، تهران، ایران
3مرکز تحقیقات آموزش و مشاوره فضای سبز شهرداری منطقه 17 تهران، ایران
چکیده
سالانه حجم زیادی از درختان در معرض خسارت ناشی از آفات چوبخوار قرار میگیرند. سوسک چوبخوار Melanophila picta Pall یکی از آفات مهم درختان غیر مثمر در سطح فضای سبز شهری می باشد. به این منظور،کارآیی راهکارهای مدیریتی این گونه طی سالهای 99-1398 در بوستان قرآن واقع در شهرداری منطقه 17تهران مورد مقایسه قرار گرفت. تیمارها عبارت بودند از باندینگ تنه (دی کلروس3در هزار+بردوفیکس 5 در هزار+پودر مل+چسب مایع)، دورسبان یک درصد، ترکیبی (دورسبان یک درصد + بنومیل 5 در هزار + نایلون) و شاهد بدون تیمار. آزمایشات از نیمه دوم خردادماه هر دو سال با سه اصله درخت در هر تیمار انجام شد. شاخص های ارزیابی در برابر تیمارها شامل میانگین تعداد دالان، درصد شاخه خشک، تعداد تلفات حشرات کامل در قبل و بعد از تیمار طی دو سال ثبت گردید. داده ها در قالب نرم افزار SPSS 26 با استفاده از آزمون GLM مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مقایسه میانگین ها با استفاده از آزمون دانکن انجام شد.بیشترین میانگین تلفات در تیمار ترکیبی برابربا 0/84 ± 3/45 حشره بالغ با اختلاف معنی دار نسبت به سایر تیمارها گزارش شد؛ به طوری که تلفات بالغین M. picta پس از بازگشایی نایلون ها در درختان بید مشهود بود. میانگین تعداد دالان های لاروی بین تیمارها اختلاف معنی دار داشت و بیشترین تعداد دالان ثبت شده مربوط به تیمار ترکیبی برابر با 0/72± ۳/۳۲ دالان و کمترین تعداد دالان مربوط به دو تیمار باندینگ با0/59±21/08 دالان و تیمار دورسبان با 0/32± 5/21دالان بدست آمد؛ با افزایش میانگین دالان در تیمار ترکیبی می توان اینطور نتیجه گرفت که در تیمارهای سمپاشی تنه و نایلون کشی، با محبوس کردن سم درون تنه درخت،علاوه بر تلفات حشرات کامل شرایط استرس زایی برای لاروهای M. picta مهیا گردیده و در نتیجه بر شدت فعالیت لاروها با هدف رهایی از شرایط سمی افزوده گردید و منجر به افزایش دالان لاروی شده است.همچنین درصد شاخه خشک در تیمارهای باندینگ و سم پاشی تنه با دورسبان افزایش داشت که میتواند متأثر از تشدید فعالیت لاروها درون تنه وافزایش تعداد دالان های لاروی باشد؛ همچنین درختان آلوده به M. picta به شدت نسبت به آلودگی ثانویه با بیمارگرها حساس می شوند. در مقابل،کمترین میانگین درصد شاخه های خشکیده، 8/8 درصد،با اختلاف معنی دار در تیمار ترکیبی مشاهده شد.با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه میتوان اینطور نتیجه گرفت که احتمالاً سمپاشی تنه درختان با دورسبان راهکار موثری در مهار M. picta نیست چراکه دروسبان یک درصد و باندینگ تنه طی دوسال آزمایش اثربخشی خوبی نداشته است و تنها روش ترکیبی بخاطر تلفات حشرات بالغ دارای اثربخشی نسبی در مدیریت M. picta را داشته است. پیشنهاد می شود روشهای دیگری علاوه بر روشهای متداول جهت مدیریت این آفت مورد بررسی قرار گیرد.
کلیدواژه ها
Title
The comparison of some treatment methods to control Melanophila picta Pall on the willow trees in urban green space
Authors
zeynab keykhosravi, Neda Kheradpir, Asghar Saleh, somayeh seyfouri
Abstract
Annually, large numbers of trees are exposed to damage caused by xylophagous pests. Melanophila picta Pall is one of the most important pest of unfruitful trees in green spaces. In this paper, the efficiency of some current controlling treatments was evaluated in Qoran green space, 17th. municipality area of Tehran city, through 2020-21. Treatments included 4 methods of bonding (Dichlorus + Bordeaufix + Mel powder + glue), Dorsban 1%, integrated method (Dorsban 1% +Benomyl 0/5 +Plastic nylon) and control with no treatment. Tests were conducted through second half of June in both years, on three willow trees for each treatment. The mean of larval tunnels and dead adults were recorded after treatments in late September and the percentage of dead branches was considered as the index of efficiency. Data were statistically analyzed by SPSS 26 using GLM method and the means compared by Duncan test. Mean of adult dead was significantly different and the highest mean of dead adults was observed for the integrated method, as 3.45± 0.84 adults. Mean of larval tunnel was significantly different and the most larval tunnel were recorded as 32.2 ± 0.72 tunnels for the integrated method and the least for bonding as 21.08±0.59 tunnels and Dorsban as 21.5±0.32 tunnels. It would be suggested that the larvae were stressfully looking for a flee way which led to higher number of tunnels in the integrated method. Mean percentage of dead branches showed significantly different and the lowest percentage of dead branches after treatments was recorded for the integrated method as 8.8%; that showed the subsequent effect of higher larval tunnels which led to higher number of dead branches through summer months. In addition, trees infected by M. picta are highly sensitive to infection by pathogens. Based on the results obtained in this paper, it could be concluded that Dorsban 1% is not an effective method to control M. picta and it is better to find an alternative method.
Keywords
willow tree, Melanophia picta, Dorsban, bonding, benomyl